در مهمانی ای سخن از ازدواج ساده به میان آمدیکی از آنها گفت در ازدواج اقتصاد، شغل، مسکن و... مهم است. گفتم همین ترم تدریسی داشتم از روحانی ای که خانه ای بسیاری قدیمی ای را اجاره کرده بود پرسیدم چند اجاره می دهی؟ گفت: 160 هزار تومان. دنبال خانه ارزان تر گشتم پول پیش زیاد تری می خواستند من نداشتم با چَک وچانه این خانه را اجاره کردم. با همان شهریه کم طلبگی و قناعت و کمک والدین الحمدلله زندگی آرامی داریم.
یکی از مهمانان گفت طلبه هافرق دارند. آنها کاری به جامعه ندارد و ازدواج شان را ساده برگزار می کنند وبه کم قانع اند ولی الان جوانان هم پرتوقع اند ماشین خوب، خانه شخصی و..میخواهند. گفتم من خودم شاهد بودید که ازدواجم ساده بود مگر من یا بسیاری طلبه هایی که ازدواجش ساده است مجبور بودیم ؟ مشکلات اقتصادی وزیر بارمهریه سنگین نرفتن، گزینش همسری قانع، چشم و هم چشمی نکردن و پرهیز ازتجملات و...سبب ازدواج ساده ی آنها می شود و برای رسیدن به خواسته خود بایدخود فرد تصمیم بگیرد و برای زندگی اش برنامه بریزد. چشم و هم چشمی نکردن وقانع بودن و ساده زیستی و تنطیم خواسته با درآمد کارساده ای نیست باید بازحمت این کار را کرد وگرنه طلاب جوان هم مانند هر جوان دیگری «شهوت» تجمل گرایی، ماشین عالی، تالار عروسی،ولیمه باشکوه و مهریه دهن پرکن و...دارندکه با زحمت و توجه به توصیه های دینی مهارش می کنند. حوزه که دستگاهی ندارد که طلبه جوان را دو روزه قانع و خودساخته شود. از سویی دیگر هم کم نیستند دانشجویانی که ازدواج شان را بسیار ساده و به‌دور از سنت های کمرشکن امروزی برگزار می کنند.