روضه ی دوم

ورود به کربلا

این دل ها را روانه کنیم کربلا کنار قبر ارباب بی کفنمان اباعبدالله (ع) که جن و انس، ارض و سما، مایری و لایری برای او اشک ریختند.

ناحَت عَلَیهِ الاَنبِیاءُ وَ الرُسُل                    بَلِ العُقولُ وَ النُفوسُ وَ المُسُل

بَکا عَلَیهِ ما یَری و لا یُری                    وَ الاَرضُ وَ السَماءُ وَ اِطباقُ الثَری

روز دوم روز ورود کاروان به کربلا بود. کاروان مسیرهای متعددی را از مکه تا کربلا طی کرد، امروز در سرزمین کربلا فرود آمد. 

اَللهُمَ اِنی اَعُوذُبِکَ مِنَ الکَربِ و البَلاء، ثُمَ قالَ: هذا موضِعُ کربٍ و بلاءٍ اِنزِلوُا ها هُنا مَحَط رِحالنا و مَسفَکُ دِمائِنا و هُنا مُحَلُ قُبورنا. بِهذا حَدَثَنی جَدی رَسولالله (ص) (1)

وقتی به حضرت عرض کردند اینجا کربلاست، فرمود: اینجا محل شهادت ماست، اینجا محل ریختن خون ماست، اینجا محل قبر ماست. جدم رسول خدا این خبر را به من داد.

السَلامُ عَلَیکَ یا رَحمَه الله الواسِعَه و یا بابَ نَجاةِ الاُمَة.

سَفینَةَ النِجاة و قُرَةَ عَینِ النَبِیِ المِصطَفی یا مَظلومُ یا اَبا عَبدِالله. 

بار بگشایید یاران اینجا کربلاست                  آب وخاکش با دل و جان آشناست

بار بگشایید خوش منزلگهی است                    تا به جنت زین مکان اندک رهی است

فرمود بدانید اینجا چه اتفاقی می افتد! یک لحظه فیلم همه قضایا در ذهن امام حسین (ع) خطور کرد. 

اینجا صدای العطش بر عرش اعلی می رود          اینجا سرم بالای نی از جور اعدا می رود

آنجا به دست خود کفن، بر گردن اکبر کنم          در موج دشمن گریه بر آن شبه پیغمبر کنم

امروز وارد کربلا شدند، عقیله ی بنی هاشم می خواست پیاده شود همه ی محرم ها دور و برش را گرفتند، عباس، قاسم و همه ی برادرانش آمدند، امام حسین (ع) همین که می خواست خیمه ای را برپا کند، اصحاب می دویدند، آقاجان اجازه بدهید ما خیمه را نصب کنیم. با چه عظمت و ابهتی اهل بیت در سرزمین کربلا پیاده شدند! یا بقیة الله! این یک فرود بود، یعنی روز دوم محرم در کربلا! یک خروج هم صبح یازدهم از کربلا دارند، زینب آمد سوار بشود نتوانست هرچه نگاه کرد کسی را ندید، هرچه نگاه کرد هیچ محرمی را ندید، شاید در ذهنش خطور کرد روزی را که در این سرزمین پیاده شد همه ی محرم ها و برادرانش بودند، زینب آمد قتلگاه، گفت: برادر همه را سوار کردم اما خودم مانده ام...

بأبی المَهمومِ حَتی قَضی                    بأبی العَطشَانِ حَتی مَضی(2) 

در میان خیمه زیبای تو

ناله دارد خواهر شیدای تو

خیمه ها بوی عجیبی می دهند

بوی جان سوز غریبی می دهند

خیمه ها معناگر یک مطلبند

مظهر آوارگی زینبند

خیمه ها بوی اسیری میدهند

خیمه ها بوی یتیمی می دهند

1-اللهوف، ص80، منتهی الامال، ص463، سوگنامه آل محمد، ص 223.

2-بحار الانوار، ج 45، ص 95، اللهوف، ص 130