اول: از مدتها قبل معلوم بود، انتخابات آتی رقابتی ندارد جز رقابت بین دو قطب مقاومت و سازش( به اظهارات یک سال اخیر هاشمی و حرفهای اصغر زاده در مناظره با حسین شریعتمداری در برنامه دیروز امروز فردا رجوع شود) 

 

دوم : از مدتها قبل باز هم معلوم بود که قطب مقاومت از آن گفتمان 3 تیر خواهد بود، چرا که نگاه تکنوکرات و منحرف و اصلاحاتی چیزی جز پذیرش تمدن غرب نیست. اصلاحات سکولار است و به دنبال دموکراسی( از سابقه شان معلوم است)، تکنوکرات توسعه محور و بیگانه با ارزشهای انقلاب است لذا به سرعه در برنامه های اقتصادی و فرهنگی مقلد غرب میشود. منحرف هم که کارش انحراف انقلاب از مسیر اصلی اش بوده و خواهد بود.

البته اصولگرایان حزبی هم پیوند نانوشته اما آشکاری با اصلاحاتی ها و تکنوکراتها دارند لذا از اینها هم آبی گرم نمی شد.

سوم : با آمدن جلیلی، بازی به کلی عوض شد. او هم مثل لنکرانی انقلابی و آرمانگرا است. او در این سالها در مذاکرات هسته ای که خط مقدم مقاومت در برابر نظام سلطه است حاضر بوده، او با این حضور تبدیل به نماد مقاومت شده.

چهارم : لنکرانی بسیار با تقوا و مخلص و تکلیف مدار است، او گفته با جلیلی رقابت درون گفتمانی نخواهیم داشت.که به نظر من یک تلقی بسیار مثبتی ست.

پنجم : جلیلی هم اصلح و هم مقبول است و بسیار تا بسیار باقوا ،و به نظر بنده از همان روز اول جبهه پایداری نباید....

ششم : از الان تا روز انتخابات برای پیش برد گفتمان انقلاب هر چه داریم میگذاریم، باید به جنگ تکنوکراتها و مرتجعین رفت.من به نوبه خودم....شما به نوبه خودتان....و همه ما باهم......البته این حضور هم یک رسالت است....برای همه ما ....برای آنان که پایبند به ارزشها مانده اند....

 

به امید انتخاباتی پرشور و همراه با پیروزی گفتمان مقاومت.......ولایت.....و اصالت(اصولگرا).....